۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

پیچک تنهائیام




پیچک تنهائیام

پیچید و رفت تا آسمون

رفت و رفت تا برسه به کهکشون


آسمونو اون هم ستاره هاش

نشد

نشد بشه قسمت ما ستاره ای


پیچک تنهائیام

خزید و رفت روی زمین


رفت و رفت

تا برسه به سرزمینی دریایی


سوار موج های بزرگ

میدید ستاره های زیبایی

که صداشون میزدند ستاره های دریایی


دریا و اون همه ستاره هاش

نشد

نشد بشه قسمت ما ستاره ای


پیچک تنهائیام

پیچید و رفت

رفت و رفت تا برسه به جایی دور


دور شد و رفت

دور شد و رفت


تا که دور بشه

از هرچی ستاره بود نشون



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر