
چشامو می دوزم به جاده انتظار
که ته یه جاده که داره گرد و غبار
که شاید ببینم جمال یک مرد تک سوار
یه عاشق
منتظره ظهوره
ظهورت
طراوت یه نوره یه نوری
که جلوه ی حظوره
سینه ی اهل انتظار وادی توره
نگاره نشسته به روی پایه آوای دل
ترانه ی عشقش به روی لب های دل
ندارم قراری
من و می ذارن به پای دل
نگاهم به راه یک نشونه است
نشونه طلوع یک جوونه است
جوونه ترنم شبونست
زمزمه منتظر چه عاشقونه است
چشای ستاره اسیر نور شماست
تو کوچه ی دلبر ردی از عبور شماست
شبای خدایی
شب ظهور شماست
فرشته دل توی دل نداره
ستاره به پای تو میباره
برای نگاهت چه بیقراره
وقتی که از راه برسی دنیا بهاره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر